- کمر گسستن (رَ گَ تَ)
معروف و مرادف کمر گشادن. (آنندراج). کمر گشادن. (فرهنگ فارسی معین). گشادن کمربند از کمر:
غلطسنجان عامی دشمنانند
کمر در صحبت اغیار مگسل.
نظیری نیشابوری (از آنندراج).
- کمر کسی یا چیزی را گسستن، حشمت و قدرت وی را گرفتن. نشانۀ بزرگی و مقام را از وی بازستدن:
قدر تو چرخ را ربوده کلاه
حلم تو کوه را گسسته کمر.
ظهیرفاریابی (از آنندراج)
غلطسنجان عامی دشمنانند
کمر در صحبت اغیار مگسل.
نظیری نیشابوری (از آنندراج).
- کمر کسی یا چیزی را گسستن، حشمت و قدرت وی را گرفتن. نشانۀ بزرگی و مقام را از وی بازستدن:
قدر تو چرخ را ربوده کلاه
حلم تو کوه را گسسته کمر.
ظهیرفاریابی (از آنندراج)
